آخرین مطالب
امکانات وب
دیروز رضا تا شب سر کار بود منم برای شام کوکو درس کردم+باگت و خیار شور و گوجه و کاهو و سس
اخه قرار گذاشتیم شام بریم بیرون
البته رضا نظرش این بود که شام بیرون بخوریم ولی بخاطر این اوضاع اقتصادی من ترجیح دادم با امکانات ساده مون لذت ببریم
شب رضا اومد درو باز کردم و بوسیدمش...رضا هم در رو بست...چند ثانیه بعد رفت در رو باز کرد و یه دسته گل اورد داخل(فایم کرده بود که سورپزرایز شم
)منم کلی ذوق کردم
بعدش رضا دشی گرفت و با هم رفتیم پارک طالقانی...اونجا شام رو خوردیم و کمی از هوای خوب لذت بردیم و بعدش به صرفذ چای رفتیم پارک لاله...خلاصه نزدیک ساعت 2 رسیدیم خونه
تو راه هم اهنگ های عروسی رو گذاشتیم و باهاش بلند بلند میخوندیم
خدا خودش کمکون کنه تا زندگیمون سرشار از سلامتی خوشبختی موفقیت و عشق باشه...آمین
روز مادر...برچسب : نویسنده : maadoottaa بازدید : 85